هرچقدر محال باشد اما هنوز
آخر شب را به داشتنت
فکر میکنم درست مثل کارگر پیرِ
شهرداری که سالهاست آخرشبها
زیر پنجره خانهای را جارو میزند
که سالها پیش معشوقهاش
در آن زندگی میکرد